27 September 2004

:: چاخان نگو عزیزم ؟!

کمي حرف براي گفتن باقيست
کمي درد براي از سر گذشتن
و کمي شوق... شوق به هيچ نداشتن

20 September 2004

:: من برگشتم

آره باورم نمیشه که امروز..دیگه راحت و آزاد دارم نفس میکشم.
ای کاش فقط اینطوری تا ابد باقی بمونه ، ترس دارم. ترس اینکه نکنه...

خدایا به امید تو