27 March 2005

و اما جای شوما بسی خالی ::

تنها میتونم بگم بهترین کنسرتی بود که تا به حال رفته بودم . اینهمه من خواننده و چرنده و پرنده رو رفتم از جلو ملاقات کردم و رقصیدم و باهاشون خوندم ؛ ولی دیشب انصافا چیز دیگه ای بود. از همه جا ایرانی و غیره اومده بودند. بخصوص از کشور های اسکاندیناوی .

علاوه بر اینکه حس شلوغ بودن و خوشی زیادی از اینکه ایول به اینهمه ایرانی بهت دست میداد , دیدن اینهمه خواننده گوگولی مگولی که ممکنه هرکدوم سالی یک بار بیاند و تو زورت بیاد هر بار دونه دونه بری ؛ اینبار همه یکجا جمع بشند کلی دلقشه و ذوق مرگ میکرد آدمو.

و اما قسمت زیبای ماجرا از اونجایی شروع شد که من طبق یک عادت بسیار خفن و اعصاب خورد خاک شیر کن دیر کردم و سه جوان رعنا میخواستند با چماخ دل و روده ام رو بریزند بیرون ! در اتوبان با سرعت 160 تا چنان میگازوندم که گفتم دیگه اگر پلیس اینبار بگیرتم جام توی زندانه ! بعد ازمراسم شریف جای پارک گیر آوردن در راهروهای چند طبقه سالن هنگامه رو میدیدم که داشت واسه هیشکی میخوند ! همه بیرون در حال چس فیل خریدن و شیکم سابوندن بودند ! ما خودمون رو دیرتر از مادر پدر گرام به جایگاه رسوندیم ؛ دوربین فیلم برداری رو تنظیم کرده سپردیم به دستشون و د برو که رفتیم. شیرجه به سمت استخر مورچه های خوشگل و رنگاوارنگ !


جمعیت Posted by Hello

و اما بعد از هنگامه افشین جیقیلی با برادر کپلش و رقاص دیگه ای پرید وسط و چنان همه رو به رقص در آوردند که حال کردیم

افشین Posted by Hello

منصور هم با چهار تا دختر بچه هی خودش رو دیوونه صدا کرد و ما هم به یاد دوستان روانی بسی شادی کرده و جاشون رو خالی کردیم

منصور Posted by Hello
نوبتی هم باشه نوبت اندی خپله و کمربند جوادش بود که کمی اشک از چشمان و کمی فر به قر کمر بیافزاید

اندیPosted by Hello
تا اینجای برنامه دیگه به لاین پنجم خط مقدم صحنه رسیده بودیم

برادر افشین Posted by Hello

این هم آقای صدا و رفتار امـــــــــــید

امید Posted by Hello

و اما شهرام صولتی که بعد از ده سال به سوئد تشریف فرما شده بود کلی با افاده و چیسان فسان همش دو سه تا آهنگ خوند و من در این مرحله از برنامه بر اثر فشار های بیش از قدرت ماورائی و پاشنه کفش های 10 سانتی دیگه هیچ عیشی نداشتم به ندای این آقای خوش تیپ شده سیبیل زده ده سال جوون تر شده گوش بدم

شهرام صولتی جیگرررر Posted by Hello

بعد از این آقا که به زور از روی صحنه پرتاب شدند جمشید باقالی اومد که ازش حتی عکس هم نگرفتم و اما نوبتی هم که باشه نوبت بچه تهرونی شیطون عشق خودمه
شادمهر وورجونک

شادمهر Posted by Hello

چه ویالونی میزنه این بشر

شادشاد Posted by Hello

و در آخر لحظه ای که همه براش منتظر مونده بودند
سلطان آواز و صدا ؛ خواننده سه نسل ؛ داریوش با آهنگ بی نظیر فریاد زیر آب که هنوز بعد از سی سال پس از خوندنش این ابهت رو داره


داریوشPosted by Hello

و این بود قصه این شب ما.
بالا رفتیم دوغ بود، پایین اومدیم ماست بود ، بلاگ ما ماست خیار بود
جای همه دوستان خالی... همه خواننده ها به بچه های ایران سلام رسوندند و از ته دل آرزو کردند روزی در خاک وطن دوباره بسرایند

به امید اون روز...

0 comments:

Post a Comment