17 March 2009

 چهارشنبه سوری امسال  .:.


دلم می خواست خیلی بیشتر از اینکه وبگردی می کردم می نوشتم. اما نشده

یک سال ایرانی دیگه اومد و رفت به همین سادگی
سال سختی بود. پر از خداحافظی از عزیزان. سختی دوری ها و ...سختی درک دردها

شب چهارشنبه سوری کنار خانواده مشغول کار و کمک به همه ایرانیان همسایه در شهر ستکهلم برای آماده کردن سفره هفت سین اشون
هرچند کسی قدر این همه زحمت رو هرگز نمی دونه

از روی آتش کوچکی که در خانه عمو ام درست کردند پریدم و برای سال جدیدم 2 آرزو کردم
برای همه عزیزان دور و نزدیکم سال خوبی رو آرزو دارم

برای عید دوباره به خدمت می رسیم 

سرخی من از تو، زردی تو از من
این یعنی چه حالا ؟؟ هاهاها

0 comments:

Post a Comment