21 January 2007

زمستون آبکی .:.

هرچی همه توی ستکهلم و شهرهای پایین تر نشستند پشت پنجره و منتظر بارش برف حسابی شدند، هنوز که هنوزه خبری نیست !

البته دروغ نگیم ! دیشب درست آخر های شب بارش حسابی برف شروع شد، و همه جا رو سفید کرد و تا صبح ادامه داشت. ولی امروز هوا باز گرمتر شد و خیلی جاها آب شد.

اما همین یک شب برف اینقدر منظره شهر رو قشنگ کرده که همه رویای و رومانتیک شدند. اصلا روشن شده !

دیشب همراه دوستان یک کلوبی بودیم که تم موزیکش قرار بود شرقی باشه، یعنی خاورمیانه ای ! اما اولین تعجب همراه با ورود به سالن و دیدن دی جی بالای پنجاه سال اونجا بود ! ولی جمعییت خیلی زیادی جمع شده بودند و همه روی هوا بودند از بس که قر می دادند
برای ما که خیلی شوک شده بودیم ، و از این شوق جمعییت سر حال اومدیم باحال ترین موضوع ، سوئدی بودن اکثر آدم های داخل کلوب بود. اینجا اصولا سه مدل کلوب داریم، یا خارجی خارجی ، که مشمول کلوب های ایرانی و عربی میشه ، یا حسابی سوئدی که فقط اگه نوک دماغت به طبقه ششم آسمون بخوره و حسابی لخت و پتی باشی و بور باشی توی کلوب راه میدندت و سومین گروه هم همین مدل سوئدی های شرق زده ! است که حسابی با موزیک های آسیایی و آفریقایی حال می کنند

خلاصه من و دوستان که حسابی از منظره پشت پنجره های بزرگ که آسمون پر از برف رو نشون میداد مست بودیم ، و صحنه داخل به این نتیجه رسیدیم که ایول اینجا همه های هستند ! یعنی یا مست مستند و یا با وییدس یا همون مخدرات توی آسمونا هستند :)) و یا واقعا خیلی باحال و اورینتالیست پرست اند

امروز از ظهر یک پیاده روی جانانه در سطح شهر ستکهلم رفتیم و واقعا میشه گفت یاد روزگاری که برام نفس کشیدن توی شهر سرد سخت بود اصلا به خیر نیست ! گفتند وقتی دل شاد است ، همه چی زیباست ؟ سعی کن همیشه شاد باشی بچه

:)) برم لالا
شبتون برفی

0 comments:

Post a Comment