23 February 2008

زمستون بی برف هم روش سیاه شد

تا به حال هیچ سالی نبوده که حتی یک بار هم در تمام طول سال برف نیاد. امسال برای اولین بار هوای زمستون ستکهلم تا به امروز تقریبا فقط بالای صفر گشته که برای این کشور یک فاجعه است. ولی برای من به شخصه با وجود اینکه برف رو دوست دارم و از سفیدی آسمون و زمین لذت می برم تنها باعث خوشحالی شده. علتش هم این هست که هوا همش ملایم بوده

نه به ده سال پیش که با زمستونی با دمای هوای منفی بیست درجه مواجه شدیم و نه این زمستون بهاره
هرچند برای ما این بی برفی لذت خاصی نداشته جز احساس یک پاییز خاکستری طولانی مدت که از ماه اکتبر شروع شده و هنوز هم پایان نیافته.. همیشه توی ماه آپریل یک برف عجیب میاد و همه حساب کتاب ها رو از بین می بره

فقط دلم آفتاب می خواد و هوای بالای سی درجه. شاید شما که توی کشور گرم زندگی می کنید و یا کشوری که حداقل سه ماه تابستون هوا بالای بیست و پنج درجه میشه نمی فهمید چقدر این تاریکی و سرما به مرور زمان آدم رو خسته می کنه ! حتی اگر مثل من اینقدر کم تاثیر از آب و هوا باشید. آدم هایی هستند اینجا که شبانه روز از سرما از باد و بارون از تاریکی می نالند!! آفتاب بیاد می گنند وای وای چقدر گرمه مردیم! بارون بیاد میگند وای همه جا گل و شله! برف هم که بیاد و نیاد نق اش رو می زند !! ها ها

شاید دیگه وقتش شده کاسه کوزه ام رو درست حسابی جمع کنم و از این خاک سرد برم.. دیگه بسه
سرما.. دلم گرما و دریا و آفتاب می خواد


شب زده های یک منتقد

0 comments:

Post a Comment