13 October 2002

یه خبر حال !! اینجانب موفق شدم در عرض یک شب با تمامی میکروبی جات به مبارزه پرداخته و آنها را از این جان مبارک دفع نمایم.
خلاصه شادمانی برقرار است. فدای شما دوستای گوگولیم که دیشب از این نامه های آنچنانی سوز و گدازی براتون خیر کردم.

امروز یه رو دستی از یه فینقیلی خوردم که خودم دو هفته است گذاشتمش سره کار.
یکی به موبایلم زنگ زده بود که شمارش برای این جانب نا آشنا بود و اون موقع من جواب به تماس نداده بودم.شب که display تلفن رو دیدم و شماره جدید, زود زنگ زدم.

به سوئدی :
شما کی هستید به من زنگ زدید.
جواب از اون طرف خط با صدای کلفت "فارسی :"
شما با سازمان بنیاد شهید انقلاب اسلامی ارتباطی دارید؟؟
من:
بله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما با سازمان بنیاد شهید انقلاب اسلامی ارتباطی دارید؟؟
نخیر شما کی هستید
شما ارتباطی دارید ؟
برق از گوشام داشت می پرید !! این کیه دیگه!! جا نزده بودم با همون صدای خشن و دعوایی همیشم گفتم
من شما رو نمیشناسم!. شماره من رو از کجا آوردید؟ شما کی هستید؟... می گم کی هستید
بابا ن. توااااام !! منم !! نیما !!
IDIOT !!! Jag gissde att det var du !! fan!! * خط عوض می شود به زبان تهاجم فرهنگی وقتی خطر بنیاد شهید رفع می گردد. همون مبحث عجب اولاقی هستی با این شوخیت !!

خلاصه رو دستی باهالی بود. کلی واسش نقشه دارم حالا !! طرف میگه اون سال که ایران بوده رفته قبر خمینی زیارت مصنوعی !! واسه اینکه راهش بدن توبرای فیلم برداری گفته ما توریستیم از سوریه می یایم واسه زیارت مقبر آقا

قاه قاه قاه.

0 comments:

Post a Comment