22 October 2002

دوستی دارم که پسری را دوست دارد****که آن پسر بانوی دیگری را دوست می دارد.
دوستی دارم که خدایی را دوست دارد****که آن خدا دیگران زیادی را دوست می دارد.
دوستی دارم که عشق را دوست دارد****که آن عشق را در نیمه گمشده خویش می یابد.
دوستی دارم که گرما را دوست دارد...
دوستی دارم که آواز را دوست دارد...
دوستی دارم که سکوت را دوست دارد...
دوستی دارم که نماز را دوست دارد****که آن نماز بی گمان او را در می یابد.
دوستی دارم که فوران را دوست دارد****که از جوانی مزاج بالا و پایینی دارد.
دوستی دارم که پدر را دوست دارد****که آن پدر او را در کودکی با خویش به سفر نمی برد.
دوستی دارم که رقص را دوست دارد...
دوستی دارم که پیروی را دورست دارد...
دوستی صدا را...
دوستی هیجان را...
دوستی دروغ را...
دوستی تلخی را...
دوستی دنیا را...
دوستی پول را...
دوستی دختر را...
دوستی قدیس را...
دوستی هیچ را...

دوستی دارم که مرا دوست دارد

آری او مرا دوست دارد.

دوستم میداند........... بی دوست ؛ من ... ؟


0 comments:

Post a Comment