20 December 2003

:: کریسمس و مسائل !

راستی من چقدر حرف تو دلم جمع شده بیام نطق کنم و در رم.
اولیش رو هم صفا قشنگ اینجا نوشته.
موضوع همون هماهنگ شدن با خوی وفرهنگ جامعه ای هست که خود متوقعمون انتظار داریم به عنوان شهروند پایه یک مثل همه اهالی اون مملکت باهامون رفتار بشه.
اما چند درصد به این سنن و آدابشون عمل میکنیم حوریان دانند !
حالا این عید کریسمس و به قول ما دهاتی هیا سوئدی نشین یول Jul !! اومده و عجیب اینکه امسال شور و حالی هنوز توی خونه ما نیومده. نیکو که همیشه از 2 هفته قبل درخت رو میوورد به تزئین کردن و دنبال کادو خریدن میرفت الان اونقده مشقول خودش و دوستاش و گشت و گذارش هست که اصلا حواسش نیست دو روز دیگه عیده ! منم همیشه کاری نمیکنم و کادو خریدنا و دادنام آخرین ثانیه هست.
ولی امسال میرم خودم میچینم درخت رو. واسه مامی و ددی هم یه هدیه باهال تو فکرم هست به جز رسوم معمول ! میخوام بفرستمشون سپا ویک اند :*ريالٍ^%!#)^&

راستی امسال کی از من کادو میگیره ؟؟؟ اگه گفتی اگه گفتی >:))

یه دوست مفقود اثر دارم به نام سوسو ! والا از اون روز آخری قبل اومدنم از ایران که ایشون افاضه کردن قراره برنگردن مملکت شیطان بزرگشون و در مملکت اسلامیه به انجام وظیقه بپردازند تا دو سه ماه پیش که یه ایمیل ازش گرفتم گفت من جاپون تشریف دارم !! تا الان من دیگه هیچ خبری ازش ندارم. درست آب شدن رفتن تو زمین رو همین میگن. هیچ کدوم تلفن های شونصد باره و میل های سیصد باره و داد فریاد اینور اونور فایده نکرده ! دختره پاک سربه نیست شده.
مشکل اینجاست هرکی دیگه بود نگران نمیشدم..ولی ایشون آدمی بودن میگفتن خانه ویران ما ایران ما جای بسار امنی هست برای یه خانوم تنها باور های ایشون !!
خلاصه کوتاه کنم غرض از یادش این بود که هروقت من براش دم کریسمس کارت میفرستادم یا از این ایکارد های تبریک..میگفت من که مسیحی نیستم زیاد خوشم نمیاد.. منم میخندیدم میگفتم من حالا دوستتم دوووووووووس دارم واست بدم تو خوشت نیاد. چطور تو برام تبریک فلان تولد امام و عید مذهبی رو میفرستی منم خوشم میاد با اینکه برام اصل اون برنامه مهم نیست.
ولی من نگرانیم بیش از اینهاست..آخه این سوسو جونم هرگز امکان نداشته مثلا توی ماه روضون بهم قبول باشه اینا نگه..یا اینکه عید فطر رو با میل یا ایکاردی تبریک نگه.. اما الان بعد چهار ماه من یه خط هم نه یه کلمه هم ازش خبر ندارم. کلی غصه میخورم..آخه میترستم براش اتفاقی افتاده باشه.. توی ایران. بهم گفته بود اصفهان قراره باشه و من دیگه نه تلفن خونه جدیدش توی یو اس رو دارم و نه تلفن خونه اصفهانش رو:((

از این تریبون بلاگیستان هم خواهشمند همه حضار بیننده و شنونده !!!!!! میشم کسی صدای ما را به این رفیق شفیق گمشده امان برسونه
آخه میخوام بهش بگم کریسمس مبــــــــــــــــــارک ؛))

0 comments:

Post a Comment