08 March 2003

بيا...
حلقه‌اي که بر دلم نهادي، مال تو
تمامي شاعرانه‌هايم را... پس بده.
بيا...
همه گل‌هايت، مال تو
تمامي عاشقانه‌ها، شبانه‌ها...
دوستت دارم‌هايم را... پس بده.
بيا...
يکبار ديگر بيا...
يکبار آن سان که من خواستم بيا
و بوسه‌هايي که دادمت را... پس بده.

( Osyan)


نمیدونم چرا این متن خیلی به دلم نشست.
شاید من هم دوست دارم به نوعی از زورگویی آدم ها در مقابل احساسات آدم های مقابلشون بد بگم.

یادم میاد روزهایی خیلی پیش.. ولی نه انگار خیلی هم دور نبودند.. تنها کلامی که بهش باور داشتم خوبی همه آدمها بود.

الان شک دارم حتی بهش نخندم
الان میگم تف بابا
به قول پژمان جونی به نخمش.. ریدیم تو زندگی
کجایی پسر.. دلم برات نگرانه.. من نمی فهمم تو اینهمه درد رو از کجا تو دلت انباشته کردی.. اوکی خودت هم شنیدی دردای منو.. ولی باز هم هر چی سعی میکنم به باورخودم بقبولونم که آدمهای با درد هم می تونند وجود داشته باشند.. باز هم پس میزنم این باور رو
آخه یه روزگاری من تصور میکردم همه اینا چرته.. میشه راحت از پسشون بر اومد. و بهشون محل نزاشت..

میبینی.. حتی خودم خودم رو نفی میکنم.. غم های تو وجودم رو..

درد هایی که مثل یه موریانه سلول به سلول پوست و خون و روحت رو می خوردن.. و تو انگار همیشه سعی در گول زدن خودت داری
چرا میگم گول زدن ؟ اخه مگر جز اینه که به خودت بخوای بباورونی همه چیز ساده ست.. همه چی آسونه.. راحت میشه به همه چی لبخند زد..
میشه به سادگی پر از قدرت بود. میشه به سادگی آب خوردن همیشه خندید.. به نوعی که تو باور همه سایرین بره که تو جز خنده چیز دیگری بلد نستی.. هه هه و اون موقع اگه یه ثانیه حتی تصمیم بگیری واسه خودت و تو چاه خودت باشی.. بخواد پیهت رو در بیارن که بیخیال بابا تو رو چه به این خم به ابرو اوردنا.

آره پژمان گلم راست میگی تف به این دنیای تخمی.
کجایی پسر ..نکنه آواره شدی الان تو خیابونا هستی.. همیشه بهت میگم من بمیرم و تو غم رو چهرت نباشه.. ولی انگر مردم خودم زود تر از اینکه حتی باور کنم خودم غرق یه مرداب ام.

نمیتونم شدت تنفرم رو از آدم هایی که باعث خم به ابرو آوردن دیگری میشند پنهان کنم.. اگه یه نفر باشه بخوام از رو زمین نابود بشه اونی هست که نمی تونه درک کنه هم نوعش غصه داره.. دیگه مرگ بر اون که نغمه این غصه ریشه اش از خود اون فرد میاد.

تف به اون که بخواد اسمش رو بزاره رفیق ..عشق..هم راه..یار.. ولی ندونه که دوستش...معشوقش.. هم نفسش رنج داره



----------- ----- ------ --------- ---- -------- -------------


بازم به قول تو ریدیم تو تنبون این زندگی

0 comments:

Post a Comment