01 June 2004

:: When every thing is finished, it's late to wake upp

خوب تازه داره قسمت باحال تابستونم شروع میشه
یه 3 هفته خرخونی خفن از 5 صبح تا 12 شب رو توپ برنامه ریزی کردم
تا وقتی این یکی هم تموم شد برم به سراغ قدم بعدی
ببینم روزی میشه اینا راضی شند از من ؟
شبی بشه بدون :::: سر روی بالشت گذاشت.
وقتی میگم بهش تنها حاضرم برای رسیدن به هدف آخر که رفتنه هرکاری بکنم
طبق معمول همون استحزای همیشگی رو تحویلم میده
که تو که همیشه رویا پروری.. اول قدم یک رو بردار و بعد..

در رو میبندم پشت سرم و توی دلم هوار میزنم.. پس نگو چرا اینهمه دور نگهت میدارم
تو هنوز من رو باور نداری
چرا بایست تلاش کنم برای من زنده شی
بیزارم از اینهمه تلاش برای اثبات

روزی بایست جرات کرد تو چشماشون داد زد و گفت
اینچه دارم قطره قطره مثل زهر سر میکشم
تنها برای رسیدن شما به آرزوتونه

که من هرگز از زندگی این رو نمیخوام
ولی .. مگه میشه این رو گفت

:(((

خوب خواستم بدونید چرا اینجا خاک میخوره
هرچند اصلا اهمیتی هم نداره !



Vaghti LALEYE sorkh niz pajmord.. Posted by Hello

0 comments:

Post a Comment