27 May 2004

:: میشه بگی مدل موبایلت چیه ؟؟

وب نوشت هاي جناب ابطحي گاهي جدا خنده ام ميندازه. هر چند وقت يه بار که ميخونم ميبينم هي انگاري خيلي هم در سمت معاونت رئیس جمهوری پرکار نیست و شغل شریف وبگردی و بنویس ننویس خیلی وقتی از ایشون نمیگیره نمیدونم والا !

چند وقت پیش که اصلا آبم تو جوب قبول چهره نشون داده شده از طرف ابطحی در طول این مدت نمیرفت. وقتی هم خواستم یه خورده غرغر حسابی بنویسم تهدید کردند دوستان !! که سیاسی میاسی رو بیخیال والا سایتت رو دود میکنیم رو هوا.

خلاصه ما هم فعلا کاری نداریم.
اما یه حرفی تو گلوم مونده بایست بگم:

این جناب بلاگدار وبنوشت دار موبایل دوربین دار باکلاس که مدت زیادی هست همش پز عکس هایی که با موبایلش رو گرفته میده > نمیشه یه بار به ما بگه از کدوم مدل دوربین دار ها هست که اینهمه باحاله ؟

رک و پوست کننده: اولندش موبایل دوربین دار تو خود سوئدش که از 8 میلیون جمعیتش الان 7 میلیونش یه مدلیش رو دارند تازه 6 ماه هست به صورت اینتنسیو روی مدل های دوربین دار دارند تبلیغ میکنند.
درسته یه سالی هست خیلی مدل های زیادی دراومده از نوکیا و اریکسون تا سامسونگ. ولی
ولی قضیه اینجاست که این موبایل هایی که قبل از سال 2004 رو بازار بوندن همچین کیفیتی خاصی نداشتند.
الان که 3G اومده و میشه باهاش MoVi-Conversation داشت تازه کیفیت ها کمی تا قسمتی خوب شده.

من همیشه سرم تو مدل های جدید هست. تااونجا که میدونم بهترین مدل دوربین دار که کیفیت عکس گیریش خوب باشه
مدل نوکیا
سوني اريکسون
و سامسونگ
و و و هست
الان خیلی وقت هم هست که انواع این مدل ها رو امتحان کردیم ولی چرا این عکس هایی که ما میگیریم هیچ کدوم به شفافیت و خوبی رزلوشن مال ایشون نیست !!

اگه ميخواد عکس هاي موبايل خودم رو بزارم رو خط يه خورده کيفيتي کميتي مقايسه کنيم :))خلاصه دیدم کسی به این یه موردبه صنف آخوندا گیر نداده بود گفتم من .. !
:: Semiadam Speech $


من اصلا نمی خوام این موضوع رو ریشه یابی کنم. می دونم که ریشه داره ! آره ! ولی به ریشه اش کاری ندارم. می خوام یک اتفاق رو ارزش گذاری کنم. می خوام بگم که اونقدر ها هم لزومی نداره که روسپیگری یه سری آدم رو نسبت بدیم به چیزای دیگه. که مثلا گولشون زدن! گول مال زمان پینوکیو بود. الآن ماشالله بچه های 10 - 12 ساله ختم روزگارن. تو خلاف بازی کسی کم نمیاره. فکر کردین دختره فکر می کنه میخوان ببرنش دوبی منشی مدیر عامل سونی بشه؟ من فکر نمی کنم. شخصا دختری رو می شناسم از یک خانواده فوق العاده مرفه و تحصیل کرده، که سال پیش جهت تحصیل در رشته دندانپزشکی مشرف شدن دوبی. الآن ایشون رسما به شغل شریف جندگی مشغولند... اونم قاچاق شده؟ گول خورده؟ وضع مالیش بد بوده؟ خانواده اش بهش توجه نکردن؟ نه ! اونم مثل بقیه همکاراش، صرفا راه راحت تری پیدا کرده برای پرداختن به هویتش! به همین سادگی.

روزی 15 نفر با اختیار خودشون میرن دوبی که هرزگی کنن. 2 هفته بعد هم بر می گردن. تا حالا فکر کردین که روزی چند نفر یه عمره که از صبح زود میشینن پای دار قالی، نخا رو به هم گره می زنن، هی گره می زنن، هی گره میزنن، چماشون کور میشه، بعد از یک سال 100 هزار تومن بهشون میدن، بعد تو میری اون قالی رو میخری 3 میلیون تومن، می اندازی کف اتاقت روش راه میری، صندلی چرخ دارتو هی از این ورش می کشی به اون ور؟ تو روز هشتم یادته می گفت وقتی رو چمنها راه میری، چمنها جیغ می کشن؟... وقتی رو قالی راه میری، قالی جیغ نمی کشه؟؟... بهم بگو ببینم، روزی چند نفر صبحا پا میشن میرن تو شالیزار، تا غروب تا کمرشون تو اون لجن و آب سرده، هی دولا میشن، راست میشن، دولا میشن راست میشن، فقط برای اینکه زنده گی کنند، بعد تو میری یه پرس از اون برنجو تو قلان رستوران می خوری 10 هزار تومن؟ برنجا رو وقتی می جوی... جیغ نمی کشن؟؟... بگو ببینم جیغ قالیا بلند تره،جیغ برنجا بلند تره، یا جیغ روسپیهای ایرانی دوبی که اینقدر سنگشونو به سینه میزنی؟


$ Check out all the story $

24 May 2004

:: درون من چه بگذرد، بگذار دنيا در گذرد ...

ترجيح ميدم اعتمادگر آسيب پذيري باشم تا نااطمينان به همگان. بلکه آسايشي در زندگي داشته باشم.

تشنه محبتيم. اگر سيراب نگشته باشيم همچنان تا آخر عمر براي مهرورزي دوندگي ميکنيم.

همه مهر طلب هستيم ، اما مهربان نيستيم. مهربان اوست که از شادماني ديگري خندان است و مهرباني آن شادي از مهر است. لذت محبت در پاداش آن است.

همچو ماهيچه اي ، عشق از مصرف خويش قوي تر ميشود. آنچه انتظار پاسخ باشد تنها تجارت است.نامش معادله بيش نيست. معامله عشق رنگش تنها کثيف است.

بايست بياموزم ، من منم. تو توبي. احساس ما از هم با مرز پوستمان جداست.
بايست بياموزم، درد تو ، درد من نيست. همدرد نتوان بود. درمان نياز است.
همچو علم درمان ناآگاهي ميبايست دارويي براي دردت باشد. اما نميتوانم من خود ِدرد تو شوم.
و قبول اين مفهوم بسي سخت است.

و در آخر درباره زخم ها انديشيدم.
اگر شبي چاقويي بر پايت فرو آمد ، حتي اگر ضربه زننده را ديدي ، تا به صبح نشده آن چاقو را دربيار. گريه کن اما سپس فراموشش.
همه اشتباه ميکنند. حتي خدا هم...پس چرا تو نه ،‌ چرا او نه. بايست رها کرد. چاقوي زخم زننده را در آورد و سپس به پيش. بازگشت ، دفاع ، بازپس دادن و حتي توضيح.. هيچ يک جايز نيست.درد پنهان نشود. سرازير کن ،‌ ببخش و برو... برو.. رها و آزاد.

من نيز اشتباه کردم. شايد باز هم.. و همگان هم. خسارت ميدهم. پاي بهاي اشتباهم نشسته ام. ولي ديگر اهميت بيش نميخواهم بدهم.

اگر به ريشه همه اشتباهات نگاه تحليل کننده داشته باشيم هيچ چيز عجيب نخواهد بود

چرا که ّ همه اعمال بر پايه سه معلول مشخص صورت ميگيرد.
۱) علم ، اعتقاد ، باور
۲) احساسات ،‌ عواطف
۳) احتياج ، نياز


پس امروز هم اگر همچو آنزمان اين اعتقاد ،‌احساس و نياز زنده باشد همان خواهد شد که اشتباه ميخوانيم اش.

و ميدونم که شکست نشانه پيروزي است. چرا که اگر آغازي نميبود پاياني هم نداشت. بازنده نيستم. اما حتي اگر اينچنين گويند باز برنده ميليوون ها ناآموخته ام.

تنها مانده بازسازي تبر خورده ها... که آن نيز به زودي.

اينها همش کمي درد دل بود...بگذار دنيا بگذرد ، در دلم هستي در گذر است..

20 May 2004


Hanooz emtehan mishavad ! Posted by Hello

جناب اندي خوشي ميفرمايد :

خوشم مياد وقتي که عاشقــــــــــونه منو صـــــــدا ميکني


حالا بماند کيه که اندي رو صدا کنه با عشوه !!

Chap Chap ~} Posted by Hello

Mikhorametaa Posted by Hello

Khers khoonegi Posted by Hello

19 May 2004

:: Read from a letter to ..


I dont wanna tell ya how much i need to be with you right now,
I dont wanna make ya feel sad for not beeing close to me,
I dont wanna say somethings, do somethings, act some how, that it cuz ya pain.

You are so important to me, important than anyone else.Please remember , how ever things go upp and down, you are allways in my heart.

Take care of your days and nights, if you get hurt,i will be sad. Then try your best, for both of us.

I will pray for the best, from tonight, untill the day i will see ya again.

I love you my swééte kid :*


Speciell rose for you Posted by Hello

18 May 2004

:: ?Aight



SEX is good
SEX is fine**********
Doggy style
or 69**********
Just for fun
or getting paid**********
everybody loves
getting laid**********

15 May 2004

:: شعر شبانه

آتشي بود و فسرد
رشته اي بود و گسست
دل چو از بند تو رست
جام جادويي اندوه شکست


آمدم تا به تو آويزم
ليک ديدم که تو آن شاخه اي بي برگ
ليک ديدم تو بر چهره اميدم
خنده مرگي

وه چه شيرين است
بر تو سر گور تو اي عشق نياز آلود
پاي کوبيدن

وه چه شيرين است
از تو اي بوسه سوزنده مرگ آور
چشم پوشيدن

وه چه شيرين است
از تو بگسستن و با غيره تو پيوستن
در به روي غم دل بستن

که بهشت اينجاست
به خدا سايه ابرو لب کشت اينجاست

تو همان به که نينديشي
به من و درد روان سوزم
که من از درد نياسايم
که من از شعله نيفروزم

shekast niaz, forough

14 May 2004

:: :(( my archive

اين بلاگر لعنتي همه آرشيوم رو دوباره پابليش کرد در نتيجه همه قالب هاي قشنگ قبلم مثل الان شد :((((((((((((

ميخوام بکشمش... اگه دستم به يه موجودي از بلاگر ها برسه :|
کسي ميدونه چطوري ميشه کد قالب آرشيو قبل رو عوض کرد ؟

10 May 2004

::ميشه رنگي هم نوشت ؟
اين بلاگر توپس شده :)‌ حالي ميکنه آدم که تمپتشين دوري از نوشتن رو سخت آتشي ميکنه !

اين روزها آفتابي ميگيرند ملت بد بد ! عکاسهاي فضول مثل من در مواقع حساس تليک جرم رو ثبت ميکند کليک کليک- خودشون رو البته به دست ناکس دوربين نميدند بلينک بلينک ;) براي امتحان اف ت پ سرور بلاگر هم شده بايست عکس ها رو بگذارم اينجا.



2

3

1

4

05 May 2004

:: آدم و فرد


وقتي آدمي پررنگ تر ميشه وجودش تو زندگي فردي. تمامي واکنش ها و حرف هاش اهميت تازه ميگيره
ماهيتي فوق اونچه روزانه به حرفهاي ديگران ميده
وقتي آدمي احساسات فردي رو متاثر ميکنه. تمامي فکر. روح و قلب فرد مرتعش ميشه با تک تک صداهاي خفيف حتي
وقتي عشق جايگزين صميميت و رفاقت بشه. آدمي خيلي ميبايست هواسش به رفتارش مقابل فرد باشه
نميدونم آدم ها تا چه اندازه به واکنش هاي فرد مقابلشون اهميت ميدند
یکي ميتونه از بيخ بي قيد باشه و کسي هم برعکس اونقدر به جزئيات اهميت ميده و توش دقيق ميشه که حتي باعث آزار خودش ميشه

تو درون آدم بيخيال رو نميتونم حدس بزنم چه ميگذره که واقعا از اهميت تاثير رفتارش در فرد ميدونه خبر داشته باشه
که آيا در ذهنش خطور ميکنه نوع حالات. ميزان اهميت. حتي صداي نفس و خنده درست شبيه يک خنجر روي پيکر روح فرد فرود مياد


يکي ميتونه زياد حساس باشه. اونقدر که نه تنها خودش طاقت بي اهميتي به آدم ها رو نداره. بلکه نهايت تلاشش رو ميکنه که حتي اونچه خراشي بر پیکره آدم ها وارد شده رو مرحم بگذاره
تو درون فرد حساس رو ميدونم چيه. که قلب يه فرد حساس سرشار از گريه هست براي نه خودش بلکه آدم ها

وقتي فرد حساس با آدم بيخيال برخورد بکنه . مثل تقاطع دو قطار.
فاجعه اتفاق ميوفته. آره فاجعه. درست همون چه هر روز تو اين دنيا بين تک تک آدم ها اتفاق ميوفته. شايد واسه اينه دنيا اينقدر کثيفه.


تو درون فرد حساس رو ميتونم حس کنم. که انگار وقتي مقابل کوهي از بي تفاوتي دست و پا بسته با صداي بي زبوني قرار ميگيره. با هر رفتار بي فکر و بيخيالانه. انقدر تک تک پرهاش آتيش ميگيره. هيچي نميتونه بگه
آخر ميره خودش رو مقصر ميدونه که چرا بارها و بارها صحنه براش تکرار شده اما هم توي همون دايره ايستاده و مشاهده گر له شدن خيلي چيزها ميشه. بيچاره آخرش خودش به خودش تسليت ميگه :
عيبي نداره. فرد حساس عاشق حق داره به حرف دلش گوش کنه و نه قانون کثيف زندگي


تو درون آدم بيخيال رو نميتونم حدس بزنم. شايد هم آدم بيخيال خودش رو به پرتي ميزنه. شايد بي اهميت بودن آسون زندگي کردن رو خلق ميکنه. ولي اصل واقعيتش اين هم تقلبي هست.

بيخيال مترادف با بي مسئوليتي نيست. وقيح بودن مترادف با مهربوني نيست. نا انصافي اما... نا انصاف ترين دست مزد محبت است. کاش همه آدم ها اين رو بدونند.

يک فرد حساس ميتونه اسمش من باشه
يه آدم بيخيال ميتونه اسمش تو باشه

اينا جزوي از گلايه هاي تک تک ما انسان ها ميتونه باشه. انسان هايي که مراقب دل همنوعشون نيستند
به بهانه هاي بي ارزش. همچو بي مسئوليتي
آدم ها هواستون رو جمع کنيد.. شايد امروز جواب بيخيالي ها رو نبينيد. اما خوب.. فردايي هم هست.

مراقب هم باشيد.خيلي مراقب باشيد.. زير پاهاتون.. توي دستاتون..شايد قلبي خونه کرده شايد خيلي نامرئي باشه رنگش.. اما در رگهاي اون قلب. خون درجريانه . با صداي طپش عشق

صداي عشق خوش است... اما نه براي همگان...

سه شنبه شب, 04 ماه مي ۲۰۰۴