03 May 2007

اون شبی که همه چیز تموم شد .:.

http://music.tirip.ir/g.htm?id=5211


بمون ای فصل خوب قصه های عاشقانه
بمون ای با بودن فصلی از گل با ترانه
بمون ای همصدای لحظه های خواب و رویا
صدای پای بودن توی رگ هام تو نفس هام
چه سخته بی تو رفتن
جه سخته بی تو موندن
نمیشه این جدایی باور من
وداع آخرین
جدایی در کمین ِ
غروب لحظه های واپسین ِ
همیشه قصه های آشنایی ناتموم ِ
تموم لحظه های با تو پیش روم ِ
چه سخته بی تو رفتن
چه سخته بی تو موندن
نمیشه این جدایی باور من
وداع آخرین ِ
جدایی در کمین ِ
غروب لحظه های واپسین ِ
همیشه قصه های آشنایی ناتموم ِ
تموم لحظه های با تو بودن پیش روم ِ
چه سخته بی تو رفتن
چه سخته بی تو موندن
نمیشه این جدایی باور من
وداع آخرین ِ
جدایی در کمین ِ
غروب لحظه های واپسین ِ
غروب لحظه های واپسین


یادمه کی همه چیز تموم شد، وقتی من رو رها کردی برم با سری پایین و چشمی که تو چشم هات نگه نکرد، همون شب که رفتم رو رو به دریاچه فریاد زدم آخه دیگه چقدر صبر کنم.. همون شب دیگه تموم شد

حالا که دارم این دوران رو می خونم، می فهمم که بایست تموم بشه، چون نمی شه از ترس تنهایی، چشم و گوش و عقل رو در مقابل قلب تنها قرار داد
حتی اگه قلب هم بسوزه، بهتره که هرروز بشکنه

آره جانا ... همون شب یلدا دیگه همه چیز تموم شد
سفر بخیر

0 comments:

Post a Comment