15 January 2004

:: دیالوگ حرفه ای

در تمام طول این مدت یک سال اخیر که وبلاگستان ایرانی دچار انواع و اقسام درگیری های تنها پسوند دار نام و خصیصه ایرانی شده، امشب برای اولین بار یکی از قشنگ ترین دیالوگ های بین دو بلاگ نویس عزیز رو خوندم.

خسرو نقیبی و نیما رسول زاده. هر دو در حرفه خود با جدیت کامل و پرکار. و در کنار حرفه ناگفتنی های شبانه در بلاگ.

اما این بار این دیالوگ ما بین دو دوست که هرکدام رنگ قلمی متفاوت دارند. اما این تفاوت های فاحش عقاید مانع از بیان نظر این دو به صورتی کاملا حرفه ای و با احترامی دوطرفه نشد.

من تنها از خوندن این دو نقد و نوشته که شاید خیلی بیشتر مربوط به مسائلی داخلی و خصوصی تر از یک اجتماع بلاگستان باشه ، این نکته برام مشخص شد که در میان ما هم کسانی هستند که درست و با رعایت همه قوانین احترام متقابل و حکاکی نکردن به عقاید دیگری نظر او را نقد کنند.

نوشته خسرو نقبی و جواب نیما رسولزاده به آن.

حتما بخونید.هرچند زیاد ماجرای اصل نوشته قابل بحث برای خارج گودی نباشد. (برای من تنها شیوه دیالوگ این دو نوشته مهم است و بس.نه موضوع آن )

این مدت یکی دو سال همیشه مسائلی پیش اومده که بحث های زیادی رو برانگیخته.دعواها و جنجال هایی که به نوعی به فرهنگ پر از ایراد ایرانی ما برمیگرده که هنوز سواد کاملی از نقد کردن ، اظهار نظر و حتی رد کامل فرد متقابلمون نداریم. بحث ها و نقد هایی که منجر به زشت ترین ، بی ارزش ترین و حتی بچه گانه ترین دعوا ها و جنجال های بلاگستان مبتدل شده است و ادامه هم دارد.
در طول یک سال اول که تعداد نوسنده های حرفه ای و با فکرتر بیشتر از این اخیر هست؛ دیالوگ ها و نقد و جنجال های متعددی بوجود امد. حتما در آرشیو همه این افراد نوشته ها و جوابیه ها رو میتونید پیدا کنید. ولی تفاوت فاحش اون نوشته ها با دعوا های این دوران از زمین تا زیرزمین است !!!

من فردا امتحان دارم ! واسه این دارم تند تند این رو مینویسم و هنوز ادامه نوشته خودم رو نرسیدم بنویسم.ولی میخوام حتما بخونید این لینک ها رو که زدم.
نوشته چند روز پیش پینک فلویدش در زمینه نقد هم خالی از بحث نیست.

0 comments:

Post a Comment