جدا از اینکه میگم منم دلم میخواست الان ایران بودم !
الاهی کوفت هرکی بشه رفته.. :)
از بین این نقاشی های این گالری که پژمان معرفی کرده اینا رو من بیشتر پسند کردم ؛)
بشه کوچولوها فوضولی نکنن لطفا
Temptation Island جزیره محک وسوسه های شهوانی و عشوه گریهای اغوا کننده است
کدامین عاشق و معشوق اند که خود را پیروز میدان مبارزه با هوس" روحی و جسمی" میدانند ؟
جازه هست حالا یه جوک بگیم ؟ بی ناموسیه ها! ( داخل پرانتز جای ندا افکار پراکنده خالی..چند شب پیش آرشیوش رو میخوندم ترکیدم از خنده از دست حرف هاش
یادم افتاد این جمله رو هم بگم..
این روزها دیگه کسی از حرف دلش نمینویسه،
اینروزها همه تنها از تظاهر مینویسند..از پشت ماسک ترس اشون. باز شده این خونه محلی برای اعلامیه های دولتی و دعوا های کوچه بازاری.
دیگه کسی نیست از درد لب تو لب پشت در خونه مادربزرگش بنویسه یا از چشمک به معلم کلاسش،
یادمه حرف خوبی زد وقتی گفت دیگه این حرف ها که نوشته میشه واسه سرگرمیه،
حرف دل رو هرگز کسی نمیخونه،
اون ها هم میبایست خاک بخورند !
بی خیال..شوما جوک ات رو بخون :)
يک روز يک خانمه ميره پهلو دامپزشک، می گه لطفا من رو معاينه کنيد. دکتره ميگه خانم من دامپزشکم. زنه هم می گه برای همين اومدم اينجا. صبح که از خواب بيدار می شم اخلاقم عين سگه، تا ظهر مثل خر کار می کنم و بعدش هم مثل گاو می خورم و بعد از غذا مثل خرس می خوابم. شب هم که شوهرم مياد خونه بهم می گه چطوری موش موشی!!
***
پسره با دوست دخترش مشغول كار خير بوده، دختره خيلي حال ميكنه، ميگه: عزيزم... بعد ازدواج هم اينجوري بهم حال ميدي؟ پسره ميگه: آره عزيزم... البته اگه شوهرت بيخودي گير نده!
***
يک بار عربه داشته با دوچرخش می رفته که يک دختر خیلی خوشگل میاد و میگه میشه من رو تا سر کوچه برسونی؟ عربه هم می گه باشه و دختره که يک دامن کوتاه هم پوشيده بوده، می شينه روی ميله وسط دوچرخه و براه ميافتند. وقتی که می رسند به مقصد، دختره واسه اينکه لج عربه رو دربياره می گه: تازه، دلت بسوزه!! من شورت پام نبود!!!
عربه هم ميگه: اه؟ دل خودت بسوزه چون دوچرخه من هم ميله وسط نداشت!!
خوب اینجوری که از این پست امروز لو داده میشه..همه میفهمند که ما از امروز دانشگاهمون شروع میشود !!!!!!
پس پیش به سوی امر خیر و ثواب دنیا و آخرت ! :)
0 comments:
Post a Comment