07 November 2003

Adam barfi

آدم برفی


امشب بعد یه عالمه سال دوباره فیلم آدم برفی رو دیدم
محشر اکبر عبدی.. داریوش ارجمند و پرویز پرستویی
یه عالمه روز پیش کوچیک بودم
هنوز خونم تهرون بود
انواع اقسام فیلم ها هم به دستمون میرسید
وقتی آدم برفی با اون کیفیت افتضاح که با کپی رو کپی صد و هزار تا حلقه بدستمون رسید
من همون فیلم پر از برفک رو هزار بار دیدم
همه دیالوگ ها رو حفظ شده بودم
هرچند معنی خیلیش رو نمیفهمیدم
از نظر من این فیلم محشر بود. امشب که دیدم...
بعد اون همه سال
امشبی که خودم یک مهاجرم
مهاجری که به عشق فرنگ خونش رو رها نکرد... و حسرتش اما بدجوری رو دلش هست..
همراه آدم برفی و آدم های توی قصه اش قاه قاه خندیدم.. و در درون سوختم
هیچ وقت تو خواب هم نمیدیم من هم یه فرنگ رفته باشم که .... حتی توی بهشت فرنگ هم آب تنی کنه.. یه جای کارش بلنگه.
خوب این بود روضه من برای امشب..
.

هرچند امشب خیلی حرف زده شد.. بین من و مامانم و خواهرم
و اتفاقی افتاد..
که همه چیز رو تغییر خواهد داد


فعلا زت زیاد

0 comments:

Post a Comment