20 November 2003

:: همین سه ساعتی که دیشب خوابیدم چنان خواب رومانتیک قاشوقی دیم که اگه تعریف کنم تو کونش رقاصی میشه ! منم نمـــــــــــــــــگم.
یاه یاه یاه یــــــــــــــــــــاه

***************************
خوب اینجا یک برنامه هفتگی برای بلاگم مینویسم ؛ در راستای اینکه همه چی هدف مند شده این روزها !

» این هفته بسی سخن خواهیم گفت از گل و بلبل و عشق و قاشوقی..چرا که ناخوداگاه بحث به این دره پرت شده و اینکه ملت در و همسایه هم بسی احساسات خرج دادن و سایر بلاگیست ها را ارشاد نموده اند

» هفته دیگه آف کرس سکس و مواد لازمه و یک سری اعمال شرعی واجب المواجــــــــه ! هوهوهاهاهیهی

» هفته سوم هفته ای مناسب برای گشت و گذار در خاطرات میباشد که دلم لک میزنه تا اون موقع دوباره .. پریودیه دیگه.. چاره ای نیست

» هفته چهارم سخن از درس و مشق و برنامه آینده میاد رو کار و موتور روشن شده بیشتر گاز و گوز میده چون وقتشه !

» پنج هفته بعد هم زمان آه و ناله برای امتحانات پایان ترم هست ! آخ وای ددم وای !

» یک ماه و نیم دیگه امتحان هام تموم شده واسه قبل سال نو میتونم یا بزنم برقصم و شادی کنم که موفق شدم و یا برم خودم رو جا به جا دار بزنم راحت شم برای همیشه.. بدخواه مدخواه اگه هست..حواسش به برنامه آخر این هفته باشه..بلکه امیدی به خلاصی از دست ما باشه..

» هفته هفتم یحتمل القوی الواتی و برنامه ریزی برای تعطیلات..اگه خیلی زرنگ هم باشم یه کاری چیزی انجام میدم

» هفته هشتم هوار هواره تو دلم..و اگه بشه که میبایس بشه این هفته خیلی خوش خواهد گذشت ! بر طبق آرزوی سال گذشته..

» هفته نه قراره دلم برای ایران باز به طور وحشتناکی تنگ بشه ..از الان میدونم

» هفته ده بازم امتحان دارم !همش آخه تموم نمیشه :(((

» هفته یازده ..امـــم خوب کلاسای ترم جدید شروع میشه سرم با اونا شلوغه..

» دوازده.. آه قلبـــــــــم...


ببینید کف کنید ! زندگی اینست ! برنامه ریزی های بلند مدت هاهاها
این همش سه ماهه ! من الان برای 30 سال آینده برنامه های توپسی دارم که همه اش رو انجام میدم و به هر چی میخوام میرسم ! چشم حسودش در بیاد !
اینجانب کلاس آموزش برنامه ریزی و هدف مندی هم برای تمامی دوستان و آشنایان و همسایگان برگذار میکنم... تعارف نکنید..من توی روضه خونی حرف ندارم.



این برنامه ریزی سر کلاس فیزیک امروز صبح نوشته شده...همزمان 2 تا راپورت تحویل دادنی داشتم اونا رو هم تند تند نوشتم دادم باریکلا به خود جیگرم.. بعدشم سر تا پای معلمه رو یه نگاه کردم و مکتوب کردم »» این دیگه خیلی سوتـــــــــیه ! اینگاری تو شیلواریش گُیـــــــــــــه کردیس !


در اذهان شاید میاد این اسم و لقب ما رو بلاگ چه گوز به شقیقه قوی با اظهار فضلیات ما داره
بایست به عرض برسونم اینجانب عالیجناب منتقد همچنان در حال انتقاد و گزیدن خویشتن میباشم...وقتی از سر خودم خلاص شدم به سراغ بقیه میام.
البته البتــــــــــــه..یه سری غرلند تحت شعار انتقاد هست که خصوصا شامل حال یک سری افراد دوستان میشه..الان خیلی واجبه در موردش بنویسم.. به خصوص که میبینم داره آسیب میرسونه به روح و روان اونایی که مورد نظرم هست. پس منتظر اتک باشید.


به به دلم خالی شد بعد یه مدت اینهمه روده درازی کردم..

قلبـــــــــــــــــــــــون همتون بشم من و بوس بوس ;*

0 comments:

Post a Comment