:: نکن آنچه کرده ای خود نهی اش
تو بی من
زنده نیستی
و من بی او
هوای گریه دارم *** تو این شب بی پناه
دنبال تو میگردم *** دنبال یک تکیه گاه
دنبال اون دلی که*** تنهایی رو میشناسه
دستای عاشق من*** لبریز التماسه
هزارویک شب من*** پر از صدای تو بود
گریه هر شب من*** فقط برای تو بود
تنها تر از تنها
درد دارم درد
دردی ناتمام
دردی پایان ناپزیر
و مرا گریزی نیست
خسته ام
دیگر از این زندگی هم خسته ام
25 December 2003
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments:
Post a Comment